۱۳۸۸ دی ۴, جمعه

۱۳۸۸ دی ۳, پنجشنبه

وعده های تسلی بخش

مزمور 9:9 ((خداوند قلعه بلند برای کوفته شدگان خواهد بود،قلعه بلند در زمانهای تنگی.))
مزمور 8:32 ((تو را حکمت خواهم آموخت و به راهی که باید رفت ارشاد خواهم نمود و تو را به چشم خود که بر تو است نصیحت خواهم فرمود.))
مزمور 18:33 ((اینک چشم خداوند بر آنانی است که از او میترسند، بر آنانی که انتظار رحمت او را میکشند.))
مزمور 9:36 ((زیرا که نزد تو چشمه حیات است و در نور تو نور را خواهیم دید.))
مزمور 22:55 ((نصیب خود را به خداوند بسپار و تو را رزق خواهد داد. او تا به ابد نخواهد گذاشت که مرد عادل تا به ابد جنبش خورد.))
مزمور 11:56 ((بر خدا توکل دارم پس نخواهم ترسید. آدمیان به من چه توانند کرد.))
مزمور 18:94 ((در کثرت اندیشه های دل من ،تسلی های تو جانم را آسایش خواهد بخشید.))
مزمور 11:97 ((نور برای راست دلان کاشته شده است و شادمانی برای راست دلان.))
مزمور 4:112 (نور برای راستان در تاریکی طلوع میکند ...))
مزمور 6:118 ((خداوند با من است پس نخواهم ترسید. انسان به من چه تواند کرد.))
مزمور 18:145 ((خدامند نزدیک است به آنانی که او را میخوانند، به آنانی که او را به راستی میخوانند. آرزوی ترسندگان خود را به جا می آورد و تضرع ایشان را شنیده، ایشان را نجات میدهد.))

۱۳۸۸ آذر ۴, چهارشنبه

در همه حال شکرگذار باشید


این هفته، هفته شکرگذاری و جشن است ،شکر گذاری از خداوند به خاطر آنچه برایمان انجام داده و شکر گذاری به خاطر آن گذشت و فداکاری عیسی مسیح بر روی صلیب ،فداکاری که جایگاه ما را تا به فرزندان نزد خداوند بالا برد و امروز ایمانداران با افتخار خود را فرزندان پدری میدانند که تمام وجود و لحضات عمرمان را مدیون محبت او می داریم و به او تکیه داریم و در زندگی به او توکل مینمائیم و با نام او به جنگ با گناه و ناراستی میرویم.

در کلام خداوند داریم: "خداوند نور و نجات من است از که بترسم ،خداوند ملجای جان من است از که هراسان شوم" (مزمور 1:27)
شکر به عیسی مسیح و محبت بیکرانش که نصیب تک تک ما شد تا دیگر در گمراهی و تاریکی نباشیم بلکه با توبه به آغوش پدر بشتابیم تا لحظات عمرمان نه در گناه بلکه برای او و به نام او سپری شود.
شکر خداوند را به خاطر شکوه و عظمت پر جلالش و شکر و سپاس به فیض گرانقدرش که نصیب ایمانداران نمود که نه به جسم بلکه به روح ما را نجات بخشید و شکر به آن صلیب مقدس که نجات از آنجا آمد زیرا که اراده خداوند بر روی صلیب به انجام رسید و آن بره بی عیب در قربانگاه قربانی شد تا که ما امروز به لطف فداکاری او آمرزیده باشیم.
شکر و هزاران شکر به نام قدوس عیسی مسیح آن خدای زنده ...

۱۳۸۸ آبان ۱۱, دوشنبه

عیسی مسیح خدای مجسم

امروز با قدرت روح القدس توان یافتم که در آنچه فیض خداوند نصیب ایمانداران مینماید بنویسم و از جایی شروع میکنم که دیوارهای سخت و عمیقی که بین ما و خداوند بود با این فیض و قدرت الهی فرو ریخت و چشمان دلمان به نور حقیقی روشن گشت.

نوری که هادیمان در زندگی شد تا دیگر در گناه نباشیم بلکه در گناه بمیریم و در پاکی قدم بگذاریم ،دیگر تصورات و خرافات در قلب و وجودمان کار نخواهد کرد و به سادگی حقیقت را از باطل تشخیص خواهیم داد.

قدم اول بسیار دشوار میباشد ولی با شروع آن حس زیبایی شما را به پیش خواهد برد تا که به منبع آن نور حیات نزدیک شوید و در لحظه ای و روزی در خواهید یافت که در آغوش پدر آسمانی هستید و خود را به او سپرده اید چونکه در خواهید یافت که او اینجا بوده ، در این کره خاکی همراه ما و همانند ما تمامی رنجها و سختیها ی جسمانی را تحمل کرد تا فرزندان حقیقی خود را همچون پاره جان درک کند و برای تک تک ما ارزش و اعتبار خاصی قائل بوده است و تا نجات را به همه ما انسانها عرضه کرد تا با ایمان به او و توبه از گناهانمان به آغوشش باز گردیم.


اگر محبت خداوند نسبت به خود را درک کنید هرگز به این ندای برحق پشت نخواهید کرد بلکه با چشم بسته خود را به آغوش خداوند ،بله پدر خود خواهید انداخت.


عیسی مسیح خدای مجسم به این دنیا آمد تا انسانهای گناهکار را نجات دهد زیرا من و شما برای خداوند ارزش داریم ،خودتان را به ناچیز نفروشیدو در گناه زندگی نکنید بلکه زندگی جاودانی در حضور پدر مهربان ،خداوند را انتخاب کنید. عیسی مسیح فرمود:"قیامت و حیات منم . هرکه به من ایمان آورد ،حتی اگر بمیرد باز زنده خواهد شد و هرکه زنده است و به من ایمان دارد به یقین تا به ابد نخواهد مرد." (یوحنا11: 25-26) آمین

۱۳۸۸ آبان ۳, یکشنبه

ایمان حقیقی و ایمان کاذب

همه ما مسیحیان به خداوند و عیسی مسیح باور داریم و پذیرفته ایم که خداوند و منجی ما تنها عیسی مسیح است ولی روح القدس است که ایمانداران را در ایمانشان تقویت مینماید و آنها را در رشد روحانیشان کمک مینماید و این فیض نصیب کسانی است که ایمان راستین و خالصانه خودشان را از عمق وجود وقلبشان به عیسی مسیح و خداوند ابراز میدارند.


اگر ما به خداوند عیسی مسیح ایمان داشته باشیم ولی افکار و اعمالمان خارج از آنچه که در کلام خداوند بیان شده باشد هرگز به آن فیض خداوند که روح القدسش میباشد نایل نخواهیم گشت بلکه ایمانمان در ذهن و فکرمان بوده و هرگز به معنی حقیقی در وجود و قلب خود آن احساس و قدرت الهی را لمس نخواهیم کرد.


به صرف اینکه مسیحی هستیم و به کلیسا میرویم به فیض جاوید روح القدس نائل نخواهیم شد بلکه با ایمان حقیقی و کردار منطبق با آن است که میتوان راه مسیح را دنبال نمود و طبق کلام کسانی میتوانند مسیحی خوانده شوند که صلیب خود را به دوش گیرند و آنچه در کلام به آن امر شده گردن نهند و از عمق وجود و قلب خود را به عیسی مسیح بسپارند تا راهنمای زندگیشان روح القدس گردد و هرچه بیشتردر برابر خداوند احساس افتادگی و کوچکی نماییم همانقدر در نظر او بلند مرتبه خواهیم بود.پس در ایمانمان راستین و استوار باشیم و با مطالعه کلام و سپردن خود به عیسی مسیح و با پشت نمودن به امیال دنیوی و گناه راه دریافت روح القدس را به قلب و عمق وجودمان باز نماییم. به نام قدوس عیسی مسیح آمین

۱۳۸۸ مهر ۲۰, دوشنبه

نجات با شریعت یا ایمان !


با سلام به دوستانی که وبلاگ مرا دنبال میکنند، امروز با الهام روح القدس مطلب بسیار مهمی را که همواره مورد سئوال بوده برایتان مینویسم، امیدوارم مفید و موجب فیض واقع شود.
وقتی فکر خود را متمرکز شریعت و آنچه از ما میخواهد میکنید چهره زیبائی از آن آشکار میشود ولی در پشت آن سخنان و کلام زیبا چیز دیگری هم وجود دارد که لازم است به آن توجه شود زیرا روح آن کلام در پشتش آشکار میشود!!
وقتی در قید شریعت باشید خود را موظف به انجام اعمالی میدانید که خداوند به ما در کلامش فرمان داده است و لی آیا همیشه آنها را انجام داده اید! چرا نه!!
می گویم نه! چون من هم یک انسان هستم و میدانم هیچکس نیست که گناه نکرده باشد و بهتر است طبق کلام خداوند بگویم که دانستن نیکویی و انجام ندادن آن گناه است .(رساله یعقوب 17:4) ، پس نمیتوان گفت که حتی یک نفر گناه نکرده است زیرا گناه با انسان زاده میشود و ما ذات گناهکاری داریم که کشش و جذابیت گناه ما را نا خودآگاه بسوی خود میبرد.
ولی آیا خداوند از اینکه شریعت را به ما عطا نمود چه منظوری داشته است ،خداوندی که دانا و قدوس است و هیچ کار باطلی انجام نمیدهد، بله او خواسته است ما به گناهانمان پی ببریم و بدانیم که گناهکاریم و در جایی خواندم که شریعت همچون آیینه ای گناهانمان را به ما نشان میدهد .آری خداوند قدوس است و گناه در ذات مقدسش جائی ندارد و ما با ذات گناه آلودمان از ملکوت او فرسنگها فاصله داشتیم و زمانش رسید که به آن پی ببریم!!
ولی اندوهگین نباشید زیرا او هرگز ما را از یاد نبرده است و محبتش به ما بسیار نامتناهی است و میخواهد که از گناهانمان نجات یابیم و اگر به عیسی مسیح و زندگی پر از فداکاری ،محبت آمیز و پر جلالش نگاهی بیاندازیم، محبت خداوند به بشر در نام او آشکار میشود و با نگاه به زندگی و کلام عیسی چهره واقعی خداوند را مشاهده مینمائید !! بله خداوند محبت ...
خداوند با محبت بیکرانش ما را از قید شریعت آزاد کرد و همچون پدری مهربان ما را فرزندان خود خواند تا او را در راستی پرستش کنیم و به ما آموخت که نه تنها در اعمال بلکه در فکر و نیت خود پلیدی را راه ندهیم و همیشه راهنمایمان در کارها خواهد بود بله دیگر تنها نیستیم زیرا به او توکل داریم و با قدرت نامتناهی روح مقدسش که به کسانی که توبه واقعی کرده اند و به عیسی مسیح یعنی خداوند زنده و مجسم ایمان آورده اند عطا نموده تا راهنما و هادی در زندگیمان باشد.
پس میدانیم که نخوردن، ننوشیدن و یا انجام ندادن برخی اعمال ما را پاک و طاهر نمیسازد بلکه آن ذات و ماهیت گناه آلود افکارمان است که ما را از خداوند دور میسازد و موجب اعمال و نتایج گناه آلودمیشود ولی اینک که به عیسی مسیح ایمان دارید و از گناهانتان توبه کرده اید،خود را به او بسپارید و ایمان داشته باشید که نجات الهی را کسب خواهید نمود و خدای پدر خود منجی و هادیتان خواهد بود . آمین

۱۳۸۸ مهر ۱۱, شنبه

آموختن از تجربه دیگران (Learning from Their Example)

حال این رویدادها به وقوع پیوست تا نمونه هایی باشد برای ما، تا ما همچون آنان در پی بدی نباشیم. (دوم قرنتیان 2:10)

برخی از مردم سوال میکنند که چرا باید دوباره عهد قدیم را بخوانیم. مگر مسیح با مرگش بر روی صلیب کفاره گناهان وآنچه در شریعت گفته شده بود را پرداخت نکرد؟ به هر حال ، چه سودی میتواند داشته باشد که ما درباره مردمی که در گذشته های دور زندگی میکردند بیاموزیم؟
اما در عهد قدیم ما بیشتر از عهد جدید کلام خداوند را می یابیم، و خداوند از آن کتاب ما را آموزش میداده است "تمامی کلام بوسیله الهام خداوند نوشته شده و با ارزش میباشد" و یکی از مهمترین چیزهایی که خداوند میخواست که در عهد قدیم به ما آموزش دهد اینستکه چطور نباید زندگی کنیم؟

اجازه بدهید توضیح دهم.عهد قذیم برخی خدمات عظیم خداوند را بیان میدارد – یوسف، موسی، ارمیاء و انبیاء دیگر – و خداوند از مثالهای آنها به ما می آموزد. اما عهد قدیم پر است از روایتهای مردان و زنانی که خداوند را رد نمودند. آن اتفاقات چطور بوقوع پیوستند؟ چه نتایجی در بر داشتند؟ آنها همچنین مثالهایی هستند برای ما که اخطار میدهند که چه ممکن است پیش آید اگر از مسیح روی گردانیم. از آنها بیاموزید که چطور نباید زندگی کرد !!
---------------English Translation-------------
Now these things occurred as examples to keep us from setting our hearts on evil things as they did. 1 Corinthians 10:6 Sometimes people ask me why they should bother reading the Old Testament. After all, they say, didn’t Christ by His death replace all the details sacrificial law we find there? And anyway, what can we possibly learn from people who lives so long ago? But the Old Testament is just as much God’s Word as the New Testament, and God has much to teach us through its pages. “All scripture is given by inspiration of God, and is profitable.” And one of the most important things God wants to teach us from the Old Testament is how not to live. Let me explain. The Old Testament tells us about some of God’s greatest servants – Joseph, Moses, Jeremiah, and so forth – and God has much to teach us from their example. But the Old Testament also is filled with the accounts of men and women who failed God. How did it happen? What were the consequences? They, too, are example, warning us of what happens when we turn aside from following Christ. Learn from them how not to live.

۱۳۸۸ مهر ۸, چهارشنبه

شیرخالص روحانی (Pure Spiritual Milk)


همچون نوزادگان ،مشتاق شیر خالص روحانی باشید تا به مدد آن در نجات خود نمو کنید. (اول پطرس 2:2)

تولد تنها راه شروع زندگی یک نوزاد است؛ همانگونه که کودک به معنای نوزاد بودن برای همیشه نیست،و اما برای رشد و نیرومند شدن و سرانجام به مرحله بلوغ رسیدن لازم است که از آن مرحله گذر کنیم. این همانی است که برای ما نیز صدق میکند . موقعی که ما در ابتدا بسوی مسیح می آییم تولد روحانی می یابیم- اما این به آن معنا نیست که ما در آن مرحله باقی میمانیم. بلکه برنامه خداوند همانا تقویت در رشد ایمانمان و به بلوغ رسیدن ادراکمان در اراده خداوند میباشد.

چطور آن اتفاق خواهد افتاد؟ ابتدا، ما باید قانع شویم که رشد روحانی ارده خداوند برای ما است. سپس ما باید قدم در تقویت رشد روحانی بگذاریم – و ما آن را با استفاده از شیر روحانی که خداوند برایمان محیا ساخته است به انجام میرسانیم. آن شیر چیست؟ ، خداوند کتاب مقدس را برایمان داده است ؛ که با بهره بردن از آن ما درباره خداوند و اراده او در زندگیمان می آموزیم. ضمنا خداوند به ما امتیاز دعا کردن و معاشرت با دیگر ایمانداران را داده است. اگر هرکدام از آنها – کلام خداوند، دعا، معاشرت با ایمانداران- را از دست بدهیم رشد ما متوقف خواهد شد.
آیا شما در ایمانتان رشد مینمائید؟ اگر نه ، چرا؟ پس شیر روحانی خدامند را بخشی از برنامه روزانه خودتان گردانید؟
--------------------English Translation-------------------
Like newborn babies, crave pure spiritual milk, so that by it you may grow up in your salvation.1 Peter 2:2

Birth is only the beginning for a newborn baby; that child isn’t mean to be a baby forever, but to grow and become strong and eventually reach adulthood. The same is true for us. When we first come to Christ we are ‘spiritual newborns” – but we aren’t meant to remain that way. God’s plan is for us to grow strong in our faith and become mature in our understanding of God’s will

How does it happen? First, we must be convinced that spiritual growth is God’s will for us. Then we must take steps to grow spiritually strong – and we do this by consuming the “pure spiritual milk’ God has provided for us. What is that ‘milk?’ First, God has given us the Bible; through it we learn about Him and His will for our lives. God also has given us the privilege of prayer, and fellowship with other believers. If any of those – God’s Word, prayer, fellowship – is missing, our growth will be stunted
Are you growing in your faith? If not, why not? Make God’s “pure spiritual milk” part of your soul’s diet every day

۱۳۸۸ شهریور ۲۷, جمعه

آخرین اثبات (The Final Proof)

"محبت خدا اینچنین در میان ما آشکار شد که خدا پسر یگانه خود را به جهان فرستاد تا به واسطه او حیات یابیم." (اول یوحنا 9:4)

محبت فقط یک احساس نیست؛ محبت باید درعمل نمایان وبیان شده باشد.اگر چنین نباشد ما نمیتوانیم هیچ دلیلی بر باور وجود آن در زندگی شخص داشته باشیم ضمنا مهم نیست که چقدر ادعای ان را داشته باشند.

محبت خداوند نه همانند یک احساس مبهم ویا هیجان عاطفی در قلب شخص است بلکه محبت خداوند حقیقیست و و ما ان را میشناسیم زیرا که او آن را برایمان اثبات کرده است. او محبتش را در عمل قرار داد! آیا میخواهید بدانید که خداوند شما را دوست دارد؟ اینجا اثبات ان را مییابیم: " به ندرت ممکن است کسی به خاطر انسانی پارسا از جان خود بگذرد، هر چند ممکن است کسی را این شهامت باشد که جان خو درا در راه انسانی نیک بدهد. اما خداوند محبت خود را به ما اینگونه اثبات کرد که وقتی ما هنوز گناهکار بودیم، مسیح در راه ما مرد. (رومیان 5 :7-8)

آیا شما اکنون برای محبت خداوند دچار شک و تردید هستید؟ بیش از این دیگر در شک نباشید، و حتما از دریچه دید مسیح و صلیبش به این موضوع بیاندیشید.اینجاست که محبت خالصانه خداوند برای شما را میتوانید مشاهده کنید.

---------------English Translation---------------

“This is how God showed his love among us; He sent his one and only Son into the world that we might live through him.” 1 John 4:9

Love isn’t just a feeling; love must be expressed in action. If it isn’t, we won’t have any reason to believe it even exists in someone’s life, no matter how much they claim it does

Nor is God’s love just a vague feeling or sentimental emotion hidden in His heart. God’s love is real – and we know it because he demonstrated it to us. He put His love into action! Do you want to know if God loves you? Here is the proof: Jesus Christ left Heaven’s glory and came down to this sin-infested earth to die for you. Paul put it this way: “Very rarely will anyone die for a righteous man, though for a good man someone might possible dare to die. But God demonstrates his own love for us in this: While we were still sinners, Christ died for us” Romans 5:7-8

Have you been tempted to doubt God’s love for you? Don’t doubt it any longer, but look instead at Christ and His cross. There you see God’s love poured out for you

۱۳۸۸ شهریور ۲۴, سه‌شنبه

نظر کردن از دیدگان خداوند (Seeing Through God’s Eyes)


"از این پس درباره هیچ کس با معیارهای بشری قضاوت نمیکنیم." (رساله دوم قرنتیان 5: 16)

زمانی که ما در ابتدا نگاهی به زندگی پولس رسول در انجیل میاندازیم ،ایشان به نام سولس نامیده میشد و ماموریتش آزار و شکنجه ایمانداران مسیحی بود "و همچنان بود که سولس به دمیدن تهدید و قتل بر شاگردان خدا ادامه میداد" (اعمال رسولان 9: 1). اما تمامی اینها زمانی که او مسیح زنده را در راه دمشق ملاقات کرد تغییر یافتند. از آن لحظه شکنجه گر تبدیل به بشارت دهنده کلام خداوند شد و بی محابا از خداوند در امپراطوری روم سخن میگفت.

چه چیزی او را عوض کرد؟ در ابتدا او مطلقا قانع شد که کلام خداوند و انجیل او حقیقت است.عیسی مسیح شیاد و دروغگو نیست؛ او پسرقیام کرده خداوند بود که از آسمان برای نجات ما از گناهانمان فرستاده شده بود.چطور ممکن بود که پولس در مقابل حقیقت ژرف ساکت بماند؟

اما دلیل دیگری هم بود که پولس تغییر کرد؛ او شروع کرد به دیدن مردم از دریچه دید خداوند. و در حال او آنها را در سردرگمی و گمراهی و همچنین آنچه که مسیح برایشان مرد میدید. چه تغییری ،حقیقت انجیل بر شما آشکار ساخته است؟ و آیا شما از خداوند درخواست میکنید که دیگران را از دیدگاه چشمان خداوند بنگرید؟

(---------------English Translation----------------)
So from now on we regard no one from a worldly point of view . (2Corinthians 5:16)

When we first glimpse the apostle Paul in the Bible he was called Saul – and his mission in life was to stamp out the Christian faith: “Meanwhile, Saul was still breathing out murderous threats against the Lord’s disciples” (Acts 9:1). But all that changes when he met the risen Lord Jesus Christ on the road to Damascus. From that moment on the persecutor became the proclaimed, fearlessly taking the Gospel throughout the Roman Empire.

What made him change? First, he became absolutely convinced that the Gospel was true. Jesus Christ was no imposter; He was the risen Son of God, sent from Heaven to save us from our sins. How could Paul remain silent in the face of profound truth

But there was another reason for Paul’s change; He began to see people the way God sees them. He now saw them in their lostness and confusion – and also as those for whom Christ dies. What difference does the truth of the Gospel make to you? And are you asking God to help you see others through His eyes

۱۳۸۸ شهریور ۱۶, دوشنبه

تثلیث چیست؟

دوست گرامی ، موضوع تثلیث بسیار عمیق و درک آن به سادگی امکان پذیر نمیباشد ولی با این مختصر توضیح امیدوارم درک درستی از تثلیث حاصل نمایید.
به طور کلی سخنانی از این قبیل که مسیحیان سه خدا را میپرستند وعبادت میکنند نادرست بوده و ناشی از درک نادرست مفهوم تثلیث میباشد.

ما مسیحیان به خدای واحد ویکتا ایمان کامل داریم و و اگر کسی مخلوقی از خداوند رابه جای خدا عبادت نموده باشد بزرگترین گناه را مرتکب شده است ، مریم باکره بسیار مقدس بوده ولی هرگز نباید مورد ستایشی قرار گیرد که فقط به خداوند تعلق داردو همچنین فرشتگان مقدس نظیر جبرائیل و میکائیل.

البته ما مسیحیان عیسی مسیح را مورد ستایش و تمجید قرارمیدهیم ولی این از این سبب است که وجود او را با خداوند یکی میدانیم * و عیسی مسیح یک شخصیت واحد از خداوند میباشد که به ما ظاهر شده است زیرا یا باید خداوند را آن طور که خود رابه ما ظاهر ساخته است بپرستیم و یا آن طور که فکر میکنیم تصورش نمائیم ، طبق کلام خدا عیسی مسیح از ازل با کلمه خدا و پسر خدا یکی بوده** و همواره معجزات و یا بهتر بگوییم کارهایی را انجام داده است که فقط خداوند یعنی خالق یکتا توانایی انجام آن را دارد بطور مثال زنده کردن مردگان*** ویا شفای کوران**** و بزرگتر از همه غلبه بر مرگ ورستاخیزش از مردگان*****.
آیا اینها ما را به فکر فرونمی برد که عیسی همان خداوند است !!

مراجع {*(یوحنا 10: 30,38) (یوحنا 1:1)/ **(یوحنا 1:1)(یوحنا 1:17) (مرقس62:14) (متی 27:16) / ***(لوقا 11:7) (یوحنا 38:11) / ****(متی29:20) (مرقس 10:1) / *****(یوحنا 20 و لوقا 24 و مرقس 16 و متی28)}

کلام خدا در این باره میگوید : "در ابتدا کلمه بود و کلمه نزد خدا بود و کلمه خدا بود همان در ابتدا با خدا بود" ( یوحنا1: 2,1)
در اینجا منظور از کلمه همان واژه وکلمه زیبا و روحانی مسیح (مژده و خبر خوش) میباشد که از ازل وجود داشته و با خداوند یکی بوده است همچنین در کتاب مقدس واژه هایی نظیر پدر و پسر را میبینم که نه به معنای جسمانی بلکه به طور روحانی بیانگر ارتباط معنوی خداوند با تک تک فرزندان یعنی کسانی که به عیسی مسیح ایمان بیاورند میباشد زیرا "خداوند جهان را آنقدر محبت نمود که پسر یگانه خود را فرستاد تا که هر که به او ایمان بیاورد هلاک نگردد بلکه حیات جاوید یابد" (یوحنا 16:3)

در تثلیث ما کلمه روح القدس را میبینیم که با توجه به معنای کلامی یعنی روح قدوس و پاک که بنا به کتاب مقدس شخصیت دیگری از خداوند میباشد نیز توسط پدر و پسر عطا گردید تا اراده خداوند را در میان ایمانداران ظاهر سازد.
بطور کلی ما با واژه های پدر ،پسر و روح القدس که واژه های معنوی از سه شخصیت خداوند میباشند یاد میکنیم و ایمان داریم که هر یک از آنها به تنهایی بیانگر واژه خداوند میباشد بهتر است یک مثال ساده را بیاورم تا درک این موضوع را راحتتر نماید زمانی که ما در مورد انسان به عنوان یک شخص سخن میگوییم ،یک شخص با سه شخصیت متفاوت و مستقل فکر ،جسم و روح را میتوانیم برایش تصور نماییم ولی در واقع این سه شخصیت انسان بیانگر یک شخص میباشند و سخن ما با یک شخص میباشد نه سه شخص متفاوت!!

که با درک این مثال ساده درک سه شخصیت خداوند که آنها را طی سالها و قرنها بر ما آشکار ساخته راحتتر مینماید.

پس روح القدس و پسر(عیسی مسیح) همان کارهایی را انجام میدهند که خداوند قادر به انجامشان میباشد و پدر که خدای نادیدنی است یک بار توسط پسر بر ما بطور کامل ظاهر شد تا با ایمان به محبت خداوند نسبت به بشر گناهکار و صلیبی که نشانه عشق جاودانی خداوند نسبت به انسان بود با توبه از گناهان و بازگشت به سوی معبود حیات جاودان را برای بشر تضمین نماید.

در آخرین دستوری که عیسی خداوند به پیروان خود داد چنین فرمود " تمامی قدرت در آسمان و زمین به من سپرده شده است پس بروید و همه قومها را شاگرد سازید و ایشان را به اسم پدر، پسر و روح القدس تعمید دهید و ایشان را تعلیم دهید که هر آنچه به شما فرمان داده ام به جا آورند . اینک من هر روزه تا پایان عالم با شما هستم! (متی 28: 18- 20)

به نام قدوس عیسی مسیح آمین

۱۳۸۸ شهریور ۹, دوشنبه

The Cross is only God's Bridge




سرود شکر گزاری


ای ساکنان روی زمین ، در حضور خداوند فریاد شادمانی سر دهید. خداوند را با شادی عبادت کنید و سرود خوانان به حضور او بیائید . بدانید که او خداست . او خالق ماست و ما قوم او هستیم و گوسفندان چرا گاه او .

با شکر گزاری از دروازه های خانه او داخل شوید ؛ سرود خوانان به صحنهای او بیائید . او را پرستش کنید و نام مقدسش را گرامی بدارید . خداوند نیکوست و رحمت و امانتش را انتهایی نیست . (مزمور 100)

۱۳۸۸ شهریور ۴, چهارشنبه

†† عشق مسیح ††

**ای خداوند توئی منشاء حیات مومنان**

توئی نان زندگانی

توئی آب حیات بهر تشنه

راه وراستی و حیاتم

شبان اعظم گله

شفیع و مالک جانم

توئی ساکن در قلب ما

†† خداوندم عیسی ††

وقتی شما هم عاشق کسی باشید حتما اشعار عاشقانه را در دل خود زمزمه خواهید کرد چه بهتر که این معشوق خداوند عیسی مسیح باشد، من که این عشق را هرگز با چیز دیگری عوض نخواهم کرد و به شما هم توصیه میکنم این عشق را تجربه کنید تا لذت عشق جاودانی را بچشید . . .

۱۳۸۸ مرداد ۳۰, جمعه

† فرزند من †


شاید تو مرا نشناسی، اما من همه چیز را در مورد تو می‌دانم. مزامیر 139: 1
من از نشستن و برخاستن تو آگاهم. مزامیر 139: 2
من از همه راهها و طریق‌های تو با اطلاع هستم. مزامیر 139 :3
حتی موهای سر تو را تک به تک شمرده‌ام. متی 10 :29-31
و تو را به شباهت خود آفریدم. پیدایش 1: 27
در من تو حیات داری و حرکت می‌کنی و بوجود آمدی. اعمال رسولان 17: 28
زیرا تو از نسل من هستی. اعمال رسولان 17: 28
من تو را حتی قبل از بوجود آمدنت می‌شناختم. ارمیاء 1 :4-5
من تو را در زمانی که آفرینش را خلق می‌نمودم انتخاب کردم. افسسیان 1: 11-12
تو به طور تصادفی بوجود نیامدی و تمام روزهای زندگی تو در دفتر من ثبت شده است. مزامیر 139: 15-16
من زمان معین تولد تو را و اینکه در کجا ساکن شوی را قرار دادم. اعمال رسولان 17: 26
تو بطور عجیب و مهیبی ساخته شدی. مزامیر 139: 14
و من تو را در رحم مادرت نقش بستم. مزامیر 139: 13
و تو را به پیش آوردم تا روزی که تو متولد شدی. مزامیر 71 :6
اگرچه من بطور نادرستی بتوسط افرادی که مرا نمی‌شناسند به تو معرفی شدم. یوحنا 8: 41-44
اما باید بگویم که از تو خشمگین و غضبناک نیستم، بلکه منشاء عشق و محبت هستم. اول یوحنا 4: 16
و این آرزوی من است تا تو را مورد محبت و رحمت خود قرار دهم. اول یوحنا 3: 1
تنها چون تو فرزند من هستی و من پدر تو. اول یوحنا 3 :1
من می‌توانم بیش از پدر زمینی تو به تو ببخشم. متی 7 :11
چرا که من پدر کاملی هستم. متی 5: 48
هر هدیه نیکو که تو دریافت می‌کنی، از دستهای من است. یعقوب 1: 17
نقشه من برای آینده تو همیشه همراه با امید بوده است. متی 31:6-33
زیرا که من تو را با عشقی جاودانه دوست دارم. ارمیاء 29: 11
افکار من در مورد تو بی انتها است همانطور که دانه‌های شن در کنار دریا. مزامیر 139: 17-18
من از وجود تو شادم و برای تو سرود می‌خوانم. صفنیا 17:3
و از احسان نمودن به تو هرگز متوقف نخواهم شد. ارمیاء 40:32
تا من به تو چیزهای عجیب و بزرگ را نشان دهم. ارمیاء 33 :3
اگر با تمام دل و جان بدنبال من باشی مرا خواهی یافت. تثنیه4 :29
اشتیاق خود را بر من قرار بده و من آرزوی قلبی تو را به تو خواهم داد. مزامیر 37: 40
چرا که در واقع این من هستم که آنرا می‌توانم به تو ببخشم. فیلیپیان 2: 13
من می‌توانم بیش از آنچه که تو تصور کنی برای تو انجام دهم. افسسیان 3: 20
چرا که من مشوق بزرگ تو هستم. دوم تسالونیکیان 16:2-17
همچنین من پدری هستم که تو را در زمانهای سختی آرامی می‌بخشم. دوم قرنتیان 1: 3-4
زمانی که قلب تو شکسته است من نزدیک تو هستم. مزامیر 18:34
همانطور که یک چوپان گوسفند خود را حمل می‌کند، من نیز همچنین تو را در آغوش خود دارم. اشعیاء 40: 11
یک روز تمامی اشک‌های تو را پاک خواهم کرد. مکاشفه 3:21-4
و تمامی دردها و رنج‌های تو را که در این زمین متحمل شدی بر خواهم داشت. مکاشفه 21: 3-4
من پدر تو هستم و تو را محبت می‌کنم همانطور که پسر خود عیسی را محبت نمودم. یوحنا 17: 23
چون در عیسی عشق و محبت من برای تو آشکار شد. یوحنا17 :26
و او معرف حقیقی وجود من است. عبرانیان 1: 3
زیرا او آمد تا نشان دهد که من برای تو هستم و نه به ضد تو. رومیان 8: 31
و تا بگوید که من گناهان و خطایای تو را نمی‌شمارم.دوم قرنتیان 5: 18-19
عیسی مرد تا من و تو امروز با هم مصالحه داشته باشیم. دوم قرنتیان 5: 18-19
و مرگ او نهایت عشق و فداکاری من برای توست. اول یوحنا 10:4
زیرا که من همه چیز را برای تو دادم تا تو را داشته باشم. رومیان 8: 31-32
اگر تو این هدیه فرزند من عیسی را بپذیری، تو مرا پذیرفته ای. اول یوحنا 2: 23
و هیچ چیز دیگر نمی‌تواند تو را از من جدا کند. رومیان 38:8-39
به منزل من بیا و من برای تو جشن بزرگی بر پا خواهم کرد. جشنی که تا به حال آسمان به خود ندیده است. لوقا 15: 7
من همیشه پدر تو بوده‌ام و خواهم بود. افسسیان 14:3-15
اما از تو یک سؤال دارم: آیا تو فرزند من خواهی بود؟ یوحنا 12:1-13
در انتظار پاسخ تو. لوقا 15: 11-32

با محبت پدر آسمانی، خالق متعال

۱۳۸۸ مرداد ۲۴, شنبه

شهادت یحیی پیامبر


روزی، سران قوم یهود، از شهر اورشلیم، چند تن از کاهنان را نزد یحیی فرستادند تا بدانند آیا او ادعا می‌کند که مسیح است یا نه. یحیی، روشن و بی‌پرده، اظهار داشت: «نه، من مسیح نیستم.» پرسیدند: «خوب، پس که هستید؟ الیاس پیغمبرید؟» جواب داد: «نه.»
پرسیدند: «آیا شما آن پیغمبر نیستید که ما چشم براهش می باشیم؟» بازهم جواب داد: «نه.»
گفتند: «پس، به ما بگویید که هستید تا بتوانیم برای سران قوم، که ما را به اینجا فرستاده‌اند، جوابی ببریم.» یحیی گفت: «چنانکه اشعیای نبی پیشگویی کرده، من صدای ندا کننده‌ای هستم که در بیابان فریاد می زند: "ای مردم٫ خود را برای آمدن خداوند، آماده سازید." [اشعیا ۴۰: ۳]»
سپس، افرادی که از طرف فرقه‌ی فریسی‌ها آمده بودند، از اوپرسیدند: «خوب، اگر شما نه مسیح هستید، نه الیاس و نه آن پیغمبر، پس چه حق دارید که مردم را غسل‌تعمید دهید؟!»
یحیی گفت: «من مردم را فقط با آب غسل می دهم، ولی همین جا درمیان جمعیت، کسی هست که شما او را نمی‌شناسید. او به‌زودی خدمت خود را در بین شما آغاز می‌کند. مقام او به‌قدری بزرگ است که من حتی شایسته نیستم کفشهای اورا پیش پایش بگذارم.»
این گفت گو، در بیت‌عنیا روی داد. بیت‌عنیا دهی است، در آن طرف رود اردن، و جایی است که یحیی، مردم را غسل‌تعمید می‌داد. [همان‌ رودی که موسی و بنی‌اسرائیل هم از آب آن گذشتند.]
روز بعد، یحیی عیسی را دید که بسوی او می‌آید. پس، به مردم گفت: «نگاه کنید! این همان بره‌ای است که خدا فرستاده تا برای آمرزش گناهان تمام مردم قربانی شود [اشعیا ۵۲: ۱۳-۱۵، ۵۳: ۱-۱۲]. این همان کسی است که گفتم: "بعد از من، می‌آید، ولی مقامش از من بالاتر است،" چون قبل از من، وجود داشته است [بر اساس بشارتِ تورات، مسیح از ازل بوده است: میکا ۵: ۲]. من نیز او را نمی‌شناختم. ولی، برای این آمدم که مردم را با آب، غسل دهم تا به این وسیله، او را به قوم اسرائیل معرفی کنم.»
سپس گفت: «من روحِ خدا را دیدم که به‌شکل کبوتری از آسمان آمد، و بر عیسی قرار گرفت. همانطور که گفتم، من نیز اورا نمی‌شناختم، ولی وقتی خدا مرا فرستاد تا مردم را غسل‌تعمید دهم، در همان وقت به من فرمود: "هر گاه دیدی روح خدا از آسمان آمد، و بر کسی قرار گرفت، بدان که او همان است که منتظرش هستید: اوست که مردم را با روح‌القدس تعمید خواهد داد." چون من با چشم خود این را دیده‌ام، شهادت می‌دهم که او است فرزند خدا.»
(انجیل عیسی مسیح، یوحنا، باب ۱، آیات ۱۹-۳۴)

سرود زیبای (مسیح است نورم)

مسیح است نورم
مسیح حیاتم
راه راستی هم نجاتم
هللویاه هللویا حیات عیسی افزون درما
حیات عیسی افزون درما
بیایید فیضش را بسراییم
از دل جان سرود بخوانیم
هللویا هللویاه هللویاه
حیات عیسی افزون درما
اعلام نمیاییم فیض عیسی را آن منجی و آن خداوند
تو پر جلالی توپادشاهی
جلالت می دهیم ای عیسی
هللویا هللویا هللویا حیات عیسی افزون درما ...

۱۳۸۸ مرداد ۱۹, دوشنبه

كلام خدا در دعا



1- دعا براي خود آزمايي و اعتراف به گناه.

حضرت داود در زبور 23:139و24 چنين دعا مي‌كند: "اي خدا مرا تفتيش كن و دل مرا بشناس. مرا بيازما و فكرهاي مرا بدان, و ببين كه آيا در من راه فساد است! و مرا به طريق جاوداني هدايت فرما."


2- دعا براي رهايي از تجربيات و وسوسه‌ها.

در دعاي رباني مسيح به شاگردانش مي‌آموزد كه چنين دعا كنند: "...و ما را در آزمايش مياور, بلكه از شرير ما را رهايي ده." (متي 13:6)


3- دعا براي درك اراده و نقشه خدا.

حضرت داود چنين دعا مي‌كند: "اي خداوند ...مرا تعليم ده تا اراده تو را به جا آورم..."(مزمور 9:143 و10)


4- دعا براي كسب قدرت روحاني.

پولس رسول براي ايمانداران افسس دعا كرده مي‌گوييد: "من از او (خدا) مي‌خواهم تا به سبب كرامت بي‌حد خود, باطن شما را با روح خود, نيرومند و توانا سازد." (افسسيان 16:3)


5- دعا براي افزايش محبت نسبت به يكديگر.

پولس رسول ايمانداران تسالونيكي را ترغيب نموده مي‌گويد: "خداوند محبت شما را فزوني بخشد كه بتوانيد يكديگر و ديگران را به شدت محبت كنيد, همانگونه كه ما شما را محبت مي‌نماييم." (اول تسالونيكيان 12:3)


6- دعا براي شفا و مدد خداوند به هنگام بيماري.
حضرت يعقوب به ايمانداران مي‌گويد: "نزد يكديگر به گناهان خود اعتراف كنيد و براي يكديگر دعا كنيد تا شفا يابيد, زيرا دعاي مرد عادل در عمل قوت بسيار دارد." (يعقوب 16:5)


7- دعا براي هر آنچه مطابق اراده خداست.

كلام خدا مي‌فرمايد: "از اينرو, خاطر جمع هستيم كه هرگاه از خدا چيزي مطابق خواست او بطلبيم, دعاي ما را خواهد شنيد؛ و اگر يقين داريم كه دعاي ما را مي‌شنود, مي‌توانيم به اين هم اطمينان داشته باشيم كه آنچه از او بخواهيم به ما عطا خواهد كرد." (اول يوحنا 14:5-15)


ايمانداران عزيز, چون دعا گفتگويي است بين مخلوق و خالق و وسيله براي دريافت احتياجاتي كه بر حسب اراده خداست, بنابراين هر روزه و براي همه چيز به دعا بايستيم و از اين موهبت الهي بهرمند گرديم. خداوند شما ار فيض عطا كند. آمين.

هر جا روح خداست آنجا آزاديست

هر جا روح خداست آنجا آزادیست (۴)
هللویاه شکر هللویاه هللویاه شکر هللویاه هللویاه شکرش هللویاه
هر جا روح خدا ست آنجا شادمانیست(۴)
هللویاه شکر هللویاه هللویاه شکر هللویاه هللویاه شکرش هللویاه
هر جا روح خدا ست آنجا پیروزیست(۴)
هللویاه شکر هللویاه هللویاه شکر هللویاه هللویاه شکرش هللویاه
هر جا روح خدا ست آنجا آزادیست(۴)
هللویاه شکر هللویاه هللویاه شکر هللویاه هللویاه شکرش هللویاه

۱۳۸۸ مرداد ۱۲, دوشنبه

فیض حیات جاوید





او چقدر مهربان است ... طبیب هر بیمار است ... او چقدر فروتن است ...فیض او حیات جاوید است ... راه و راستی و زندگی اوست ... آری او عیسی مسیح است ...




ای تمام کسانی که زیر یوغ سنگین ،زحمت میکشید،نزد من آیید و من
به شما آرامش خواهم داد. یوغ مرا به دوش بکشید و بگذارید من شما را
تعلیم دهم،چون مهربان و فروتن هستم، و به جان های شما راحتی خواهم
بخشید. زیرا باری که من بر دوش شما میگذارم،سبک است.
(متی ۱۱ :۳۰ـ۲۸)

مصلوب شد بخاطر گناهان ما


مصلوب شد بخاطر گناهان ما
آن بره پاک و معصوم خدا
با خون پاکش شست همه گناهان ما
آن مصلوب بی گناه جلجتا
روز سوم او از مردگان برخواست
زنده شد و تا ابد زنده خواهد بود
زنده شد تا زندگی کنیم به جاودان
او به ما زندگی جدید عطا فرمود
با او همه چیز تازه شده است
چیزهای کهنه در گذشته است
اینست فیض و محبت خدا
جلال بر نام تو ای عیسی
آمین !

۱۳۸۸ مرداد ۷, چهارشنبه

روح القدس کيست؟


روح القدوس خودخداست. اويکی ازسه شخصيت درتثليث می باشد.شخصيت روح القدس که درقلب ايمانداران زندگی ميکند.عيسی مسيح وروح القدس به شکل کامل خداهستند.نه سه خداوند,بلکه يک خداوند.خداوندی که درذات خودواحداست.
اماهمواره دراين ذات واحد,سه حالت هستی وجوددارد.درک اين موضوع برای مامشکل است.اما حقيقتی که درکتاب مقدس تعليم داده اند. خودعيسی مسيح فرمود:”به اسم اب,ابن وروح القدس تعميد دهيد.
روح القدس نوعی نيرو ياانرژی نيست.
اونيزدارای شخصيت می باشد واو سخن می گويد.اومی تواند مورد بی حرمتی قرارگيرد.(عبرانيان29.10).
اومی تواند محزون شود.(افسسيان30.4)
روح القدس باپدروپسريکی است. روح القدس درآفرينس جهان فعال بود.وی دربخشيدن دم حيات به انسان نقش داشت.
روح القدس دردرون همه ايمانداران ساکن است وعيسی اين قدرترادرزمان خودش به شاگردان دادتا بيماريهاراشفا دهند وديوهاوارواح پليدرااخراج کنند.
روح القدس به اشکال گوناگون ودرزمانهای مختلف به ايمانداران نازل می گردد:

1.گاه پس ازايمان آوردن رخ می دهد.(انجيل يوحنا 22.20)
2.گاه چندروزبعدازتعميدآب رخ می دهد.(اعمال رسولان 9.8-17)
3.گاه بعدازايمان آوردن وپيش ازتعميدآب رخ می دهد.(اعمال رسولان44.10)
4.گاهی نيزچنددقيقه بعد ازتعميدآب رخ می دهد.(اعمال رسولان1.19-6)


روح القدوس به هرطريقی عمل می کند,مابايدخدارابخاطرعملکردش شکر کنيم. تمام مسيحيان معتقدند که تکلم به زبانها,يکی ازنشانه های دريافت روح القدس می باشد.توانائی تکلم به زبانی که شخص قبلا آن زبان را نمی دانسته است وخداوندرابه زبان ديگری پرستش می کنند.


جمعادونوع تکلم وجوددارد:
نوع اول عطای بيان پيغام خداوندبه جميع ايمانداران است.
نوع دوم عطائی که برای پرستش انفرادی به همه ايمانداران عطا می شود.

اما بايدبه اين نکته توجه داشته باشيم که:

1.قدرت وعطايای روح القدوس بجهت منفعت همگان برای شهادت دادن به ديگران باشد.
2.قدرت وعطايا بايد با محبت وبه شکل مهارشده مورداستفاده قرارگيرددرغيراينصورت هيچ ارزشي ندارد.
3.اين عطايا بايد طلبيده شودواين عطايا نبايد ما راازهم جدا سازد.


ما درمسيح خواهروبرادر يکديگر هستيم ودرمسيح مايک هستيم.(اول قرنتيان13.12)



۱۳۸۸ تیر ۲۶, جمعه

فیض پدر

می خزیدم روی خاک همچو مار
او گرفت دستم و گفتا زنهار

این نباشد جای تو ای پسرم
باز گرد به آغشم، من پدرم

تو نباشی مگر یک مشت خاک
چون تو با خون مسیح گشتی پاک

ای پسر، تنها تو این را بدان
لایقت بادا عمر جاودان

پس برو آزاد باش از هر گنه
که ترا تنها مسیح باشد ره

تو همانا بگیر اینرا به گوش
که صلیبت باشد روزانه دوش

راه رسیدن به خدا


مسیحیان این ادعای مسیح را که در باب 14 یوحنا آیه 6 میفرماید: ( من راه و راستی و حیات هستم. هیچکس جز بوسیله من پیش خدا نمی آید)، کاملا قبول دارند زیرا زندگی جدید و جاودانی که در مشارکت شیرین با خدا دارند، خود گواه این حقیقت بوده و دلیل محکمی بر صحت و درستی آن میباشد. ولی متاسفانه بی ایمانان و پیروان مذهب با دیده شک و تردید به این ادعا نگریسته و می پرسند دلیل این ادعا چیست؟ ما مسیحیان که طبق اول پطرس 3: 15 میباید با خوشحالی تمام آماده جواب باشیم با محبت چنین پاسخ میدهیم:

1- چون تنها عیسی مسیح بود که از روح خدا بدنیا آمد ( متی 1: 18) و میدانیم که (هیچکس نمی تواند افکار خدا را بفهمد مگر روح خدا)- (اول قرنتیان 2: 11) بنابراین هیچ انسانی نمی تواند خدا را آنطور که هست به ما بشناساند، جز عیسی مسیح که از روح خدا بود و معلوم است برای رسیدن به خدا اول از همه لازمست شناخت کاملی از او توسط کلام مسیح ( انجیل) داشته باشیم.

2- چون تنها عیسی مسیح بود که از گناه مبرا بود، و می دانیم که مسیح پدر جسمانی نداشت تا انگیزه گناه را از آدم به ارث ببرد. علاوه براین در اول پطرس 2: 22 می خوانیم ( هرگز گناهی از مسیح سر نزد). بنابراین تنها او میتوانست بعوض تمام انسانها، که نه تنها با انگیزه گناه متولد میشوند بلکه خودشان نیز گناه می کنند، جریمه گناه را که همان موت میباشد بر روی صلیب بپردازد، تا اگر آنان با ایمان قبول نمایند که مسیح این کار را در قبال آنان انجام داده است گناهشان آمرزیده شده است، و ما بخوبی میدانیم که برای رسیدن به خدایی که پاک و قدوس است چاره ای نداریم مگر آنکه از گناه بکلی پاک و مبرا شویم.

3- چون تنها عیسی مسیح بود که بعد از مرگ با بدنی تازه و بینظیر از قبر برخواست و هم اکنون زنده در آسمان است، و دارد شفاعت آنانی را که به او ایمان میآورند به پیش خدا می نماید . چقدر عالی و با شکوه است که در اول پطرس 1: 3 می خوانیم ( خدا ما را بوساطت برخواستن مسیح از مردگان از نوتولید نمود) و چقدر لازم است که ما برای رسیدن به خدا شفیعی در آسمان داشته باشیم ( اول سموییل 1: 25) بلکه دارای روحی تازه (درموقع ایمان آوردن به مسیح به ما عطا شود) و بدنی تازه و بی نظیر آسمانی که خدا برای ما آماده می کند باشیم ( اول قرنتیان 15: 46) و ( دوم قرنتیان5: 5) زیرا بدون آن هرگز نمی توانیم به خدایی که تا ابد زنده و جاوید است برسیم، و چقدر با شکوه است که انجیل از قول خداوند در (اول- تسالونیکیان 4: 15-17) به ما وعده می دهد که ما مسیحیان چه زنده و چه مرده، در موقع بازگشت مسیح بالا برده می شویم تا او را درآسمان ملاقات نماییم و تا ابد با او باشیم.

4- چون تنها عیسی مسیح بود که هم خدا بود و هم انسان . انجیل در (فیلیپیان 2: 5-7 ) میگوید ( مسیح با اینکه خدا بود نخواست از مقام خدایی خود استفاده کند بلکه قدرت و جلال خود را کنار گذاشت و آدمیزاد شد) بنابراین تنها او می تواند ما را به خدا برساند زیرا خدا روح است و نامحدود و انسان جسم است و بنابراین امکان رسیدن انسان به خدا که هدف دین و مذهب است هرگز وجود ندارد، و به عقل هم نمی رسد و حال انکه ادعای مسیحیت کاملا حقیقت دارد و معقول هم می باشد زیرا خدای نامحدود می تواند توسط میسح به انسان برسد چنانکه در اول قرنتیان 5: 19 می بینیم که ( خدا در مسیح بود و مردم دنیا را با خود آشتی میداد) بنابراین چقدر لازم است که برای رسیدن به خدا واسطه ای داشته باشیم که هم انسان باشد و هم خدا زیرا بدون او امکان رسیدن ما به خدا هرگز وجود نخواهد داشت ( اول تیموتاوس 2: 5)

بالاخره می دانیم که تمام پیامبران آمدند و انسان را از بیماری مهلک گناه و عقوبت آن آگاه ساختند ولی برای علاج آن اقدامی نکردند و وفات یافتند. ولی تنها عیسی مسیح بود که آمد و انسانها را مخاطب ساخته فرمود ( دنبالم بیایید) متی 4: 19 و من نه تنها در این دنیا تا به آخر همراه شما خواهم بود ( متی 28: 20) بلکه باز میآیم و شما را برداشته با خود خواهم برد تا جایی که من میباشم شما نیز باشید (یوحنا14: 3) و میدانیم که او ( دیروز و امروز و تا ابد همان است ) ( عبرانیان 13: 8) آیا از این راه، راهی عاقلانه تر و ساده تر وجود دارد؟ آیا غیر از این راهی چنین ساده و معقول برای رسیند به خدا به ما ارایه شده است؟ ولی با همه این، تنها دانستن و ایمان داشتن به تمام اینها ما را به خدا نمی رساند، بلکه برای رسیدن به مقصد، راه را باید رفت، که خوشبختانه عیسی مسیح که سرمشق و نمونه زندگی ما می باشد پیشاپیش، داوطلبانه در این راه قدم نهاد و با قبول شکنجه تمام آن را طی نمود و نوبر زندگی جدید و جاودان ما شد ( اول قرنتیان 13: 8) و تاج جلال و اکرام را برسر نهاد. ما نیز اگر با ایمان و اعتماد کامل و با تحمل زحمات بهمراه او در این راه قدم بگذاریم این وعده را داریم که ( در جلال او شریک خواهیم شد) رومیان 8: 17 ، اول پطرس5: 1


در خاتمه آیا عاقلانه نیست که هم اکنون در اثر فیض او تصمیم بگیریم که ندای او که توسط انجیل به گوش میرسد گوش دهیم و نه تنها به دنبال او برویم بلکه قلبا قبول نماییم که او به نیابت ما به صلیب آویخته شد و از خدا بخواهیم تا بخاطر خون پاک ریخته شده او، گناه ما را بیامرزد و روح خود را در ما ساکن گرداند تا با قدرت او بتوانیم با جدیت تمام از انجیل اطاعت نماییم و در نتیجه (زندگی مقدسی را که بدون داشتن آن هیچکس خدا را نخواهد دید) بدست آوریم (عبرانیان 12: 14) که در این حال خوشبحال ما که قوم برگزیده او شده ایم و شکر سپاس به نامش که او ما را به ملکوت و جلال خود میخواند ( اول-تسالونیکیان 2: 12)

فیض او با همه شما عزیزان باد

خدا ما را دوست دارد

همانطوري كه قوانين فيزيكي بر دنيا حاكم است، قوانين روحاني نيز بر ارتباط ما با خداوند حاكم است
خداوند ترا دوست دارد و ترا آفريد تا او را شخصا بشناسي
خداوند از ما مي خواهد او را شخصا بشناسيم و او به ما زندگي جديد و حيات ابدي مي بخشد:
(در واقع اگر كسي در مسيح باشد او خلقتي دوباره يافته است. ۲قرنتيان ۵: ۱۷
عيسي مسيح می فرمايد: من آمده ام تا به شما حيات واقعي را به فراواني عطا نمايم. يوحنا ۱۰:۱۰)

ایمان مسیحی

مزد گناه موت است، اما نعمت خدا حیات جاودانی در خداوند ما عیسی مسیح (رومیان 23:6)

بحسب رحمت عظیم خود، ما را بوساطت برخاستن عیسی مسیح از مردگان، از نو تولید نمود برای امید زنده ( اول پطرس 3:1)

زيرا خدا بقدري مردم جهان را دوست دارد كه يگانه فرزند خود را فرستاده است تا هر كه به او ايمان آورد هلاك نشود، بلكه زندگي جاويد بيابد. يوحنا( ۳: ۱۶)

زیرا که محض فیض نجات یافته اید و این از شما نیست، بلکه بخشش خداست. و نه از اعمال، تاهیچکس فخر نکند( افسسیان 2: 8-9)


زیرا اگر به زبان خود عیسی خداوند را اعتراف کنی، و در دل خود ایمان آوری که خدا او را از مُردگان برخیزانید، نجات خواهی یافت(رومیان 9:10)

لکن خدا محبت خود را در ما ثابت می کند از اینکه هنگامیکه ما هنوز گناهکار بودیم مسیح در راه ما مُرد (رومیان 8:5)

۱۳۸۸ تیر ۱۸, پنجشنبه

عيسي مسيح تنها راه رسيدن به خدا


عيسي كيست؟

مسيح، موعود يگانه خدا و تجلّي وحدت خدا و انسان است. (اول يوحنا 5: 20 )


عيسي چه گفت؟
< من راه و راستي و حيات هستم. هيچكس نزد پدر (خدا) جز به وسيله من نمي‌آيد.> (يوحنا 14: 6 )



عيسي چه كرد؟
او به خاطر گناهان بشر بر روي صليب قرباني گرديد. (اول قرنتيان 15: 3-4؛ عبرانيان 10: 12؛ اول پطرس 3: 18 )



عيسي براي شما چه مي تواند بكند؟
او قادر است همه كساني را كه بوسيله او به حضور خدا مي‌آيند، كاملاً و براي هميشه نجات بخشد، زيرا او تا به ابد زنده است و براي آنان شفاعت مي‌كند.> (عبرانيان 7: 25 )

ولادت بي‌نظير او از مريم باكره، زندگي سرشار از قدوسيّت و قدرت، قرباني شدن بر صليب به خاطر آمرزش گناه بشر، رستاخيز پيروزمندانه از مردگان و صعودش به آسمان، اين واقعيت را ثابت مي‌كند كه او يگانه منجي انسان است.

عواقب گناه چيست؟

احساس تقصير و گناه، موجب ايجاد احساس پوچ بودن و عدم رضايت از زندگي مي‌گردد. انسان فطرتاً براي رسيدن به حقيقت و كسب كمال روحاني، به طور دائم در تلاش است و مي‌كوشد از راه ثواب يا نيكوكاري و اخلاق و معرفت فلسفي، به اين هدف برسد. ولي با وجود همه كوششها، به دليل عدم درك صحيح و پي نبردن به علت اصلي يعني گناه، به نتيجه نرسيده است.

۱۳۸۸ تیر ۱۷, چهارشنبه

عیسی مسیح کیست؟


آنانی که به وجود خدا شک دارند بیشتر از افرادی هستند که وجود و ماهیت عیسی مسیح را زیر سؤال می نهند.

این یک حقیقت پذیرفته شدۀ عمومی است که عیسی مسیح مردی بود که 2000 سال پیش در سرزمین اسرائیل زندگی می کرد. بحث واقعی زمانی آغاز می شود که صحبت از هویت مسیح به پیش آید. تقریباً در همۀ مذاهب اصلی دنیا عیسی مسیح به عنوان یک نبی، یک معلم خوب، و یا یک شخص با خصائل خداگونه مُعرّفی شده است. مشکل اینجاست که کتابمقدس تعلیم می دهد که عیسی مسیح شخصیتی والاتر از همۀ اینها می باشد.

سی. اس. لوئیس، نویسندۀ برجستۀ مسیحی، در کتاب خود به نام "مسیحیت مطلق" می نویسد: "تلاش من آن است که به مردم یاد دهم از بکارگیری الفاظ و عبارات احمقانه در مورد عیسی مسیح اجتناب کنند. هرگز نباید بگوئیم "من حاضرم عیسی مسیح را به عنوان یک معلم اخلاق برجسته بپذیرم ولی ادعایش را مبنی بر اینکه او خداست ردّ می کنم." اگر عیسی مسیح چیزی بیش از یک انسان صِرف نبود؛ و در عین حال، چنین تعلیم والائی از زبانش جاری شد، از نقطه نظر اخلاقی لیاقت نمی داشت حتی یک معلم خوب خوانده شود. تحت این شرایط او یا می بایستی یک دیوانۀ جنونی باشد و یا شیطان مُجسّم. شما باید تصمیم خود را بگیرید. این انسان حقیقی یا باید پسر خدا باشد (چنانکه هست) و یا اینکه آدمی دیوانه (و شاید بدتر).

شما می توانید به پیغام او بی توجه باشید، بر صورت او آب دهان انداخته، او را بخاطر پلید بودنش به قتل رسانید. و یا اینکه به پایهای او افتاده، اقرار کنید که او خدا و خداوند شماست. پس بیائید این ادعای احمقانه را که مسیح فقط یک انسان ساده بوده است کنار بگذاریم و درک کنیم که تعلیم کتابمقدس در مورد شخصیت و ماهیت عیسی مسیح این است که او خداست و نه چیزی کمتر."بنابراین، عیسی مسیح چه ادعائی در مورد خود داشت؟ تعلیم کتابمقدس در بارۀ شخصیت او چیست؟ ابتدا بهتر است به کلمات خود عیسی مسیح در انجیل یوحنا 30:10 توجه کنیم: "من و پدر یک هستیم." در اولین نگاه بنظر نمی رسد که در این آیه عیسی مسیح ادعا کرده باشد که او خداست. ولی عکس العمل یهودیان نسبت به کلام او ثابت می کند که او چنین ادعائی نموده بود. "یهودیان در جواب گفتند، "بسبب عمل نیک تو را سنگسار نمی کنیم بلکه بسبب کفر زیرا تو انسان هستی و خود را خدا می خوانی." (یوحنا 33:10) یهودیان به خوبی فهمیده بودند که وقتی عیسی مسیح مدعی شد که او و پدر یک هستند، او در واقع ادعای الوهیت می کرد. جالب است که در آیات بعدی هیچگاه عیسی مسیح به آنان نگفت "من خدا نیستم!" پس برداشت یهودیان اشتباه نبوده است. با گفتن "من و پدر یک هستیم" عیسی مسیح ادعا کرد که خداست. این ادعا در یوحنا 58:8 نیز دیده می شود: "عیسی بدیشان گفت: "آمین آمین بشما می گویم که پیش از آنکه ابراهیم پیدا شود من هستم." و یهودیان مجدداً قصد سنگسار کردن او کردند. (یوحنا 59:8) "من هستم،" عبارتی که عیسی مسیح در مورد خود بکار گرفت، یکی از نام های خدا در عهد عتیق است (خروج 14:3). تنها دلیل یهودیان برای سنگسار کردن عیسی این بود که آنان او را بخاطر ادعای الوهیت کافر می شمردند.یوحنا 1:1 می گوید: "... و کلمه خدا بود..." و در یوحنا 14:1 می خوانیم: "و کلمه جسم گردید...." این آیات به وضوح تعلیم می دهند که عیسی خدا در جسم است. توما، یکی از شاگردان مسیح، اینچنین اعتراف کرد: "... ای خداوند من، و ای خدای من" (یوحنا 28:20). و مجدداً عیسی را می بینیم که سعی نکرد کلام او را اصلاح کند. پولس رسول در رسالۀ خود به تیطس 13:2 عیسی مسیح را اینچنین معرفی می کند: "... خدا و نجات دهندۀ خود، عیسی مسیح...." پطرس رسول نیز همین حقیقت را اقرار می کند: "... خدای ما و عسی مسیح نجات دهنده ..." (دوم پطرس 1:1) خدای پدر نیز بر الوهیت کامل عیسی مسیح شهادت می دهد: "... ای خدا تخت تو تا ابدالآباد و عصای ملکوت تو عصای راستی است." پیشگوئی های عهد عتیق بر خدا بودن عیسی مسیح شهادت می دهند: "زیرا که برای ما ولدی زائیده و پسری به ما بخشیده شد، و سلطنت بر دوش او خواهد بود و اسم او عجیب، مُشیر، خدای قدیر، و پدر سرمدی و سرور سلامتی خوانده خواهد شد."

بر طبق بحث منطقی سی. اس. لوئیس ما نمی توانیم به عیسی مسیح فقط به عنوان یک معلم خوب ایمان داشته باشیم. عیسی مسیح بطور واضح و غیر قابل انکار ادعا کرد که خداست. اگر او خدا نباشد، پس یک دروغگوست؛ و واضح است که یک انسان دروغگو نمی تواند یک نبی، یک معلم خوب، و یا شخصی با خصائل خداگونه باشد. به منظور رد نمودن الوهیت عیسی مسیح، بسیاری ازدانشمندان معاصرتلاش کرده اند ثابت کنند که ادعاهای ثبت شدۀ عیسی مسیح در اناجیل کلام واقعی او نمی باشند. آیا استحقاق آن را داریم که مطالب مرقوم در کتابمقدس را زیر سؤال نهیم؟! آیا می توانیم قسمتی از کلام را بپذیریم و قسمتی دیگر را نقض کنیم؟! حاشا. و چگونه ممکن است یک محقق 2000 سال پس از مسیح بدنیا آید و مدعی باشد کلام و ماهیت عیسی مسیح را بهتر و عمیق تر از کسانی می شناسد که با او زیستند، او را خدمت نمودند، و تحت تعلیم او قرار گرفتند؟!! (یوحنا 26:14)چرا بحث در مورد الوهیت عیسی مسیح اینقدر مهم است؟ چه فرقی میکند که مسیح خدا باشد و یا نباشد؟ مُهم تربن دلیل خدا بودن عیسی این است که اگر او خدا نباشد، مرگ او به عنوان یک انسان مَحض نمی تواند برای پرداخت جریمۀ گناهان همۀ جهان بسنده و کافی باشد (اول یوحنا 2:2). تنها خدا قادر بود اینچنین جریمۀ سنگینی را پرداخت نماید. عیسی مسیح باید خدا باشد تا بتواند دِین سنگین گناه ما را اَدا کند، و در ضمن باید انسان باشد تا بتواند بمیرد. نجات فقط از طریق ایمان به عیسی مسیح مُیَسّر است. الوهیت عیسی مسیح دلیلی است بر اینکه چرا او تنها طریق نجات است. چون او حقیقتاً خداست ادعا نمود: "من راه و راستی و حیات هستم. هیچکس جز بوسیلۀ من نزدپدر نمی آید." (یوحنا 6:14)

۱۳۸۸ تیر ۷, یکشنبه

بزرگترین حکم خداوند چیست ؟


خداوند عیسی مسیح فرمود:
خداوند خدای ما خداوند واحد است و خداوند خدای خود را بتمامی دل و تمامی جان وتمامی خاطرو تمامی قوت خود محبت نما که اول از احکام این است. (مرقس 12: 29 -33)

۱۳۸۸ خرداد ۲۰, چهارشنبه

تعریف گناه



در عهد عتیق واژه ای که برای اشاره به گناه به کار میرود به معنای انحراف از مسیر، یا به هدف نرسیدن است.

واژه ای که در عهد جدید برای گناه به کار رفته به معنای قاصر آمدن یا عدم تطابق با یک معیار است.

در مجموع وقتی این دو معنا را در کنار هم در نظر میگیریم این مفهوم در ذهنمان شکل میگیرد که شخصی که اسیر گناه است در مسیر درست حرکت نمیکند و با آن معیاری که در نظر گرفته شده است مطابقت ندارد.

خدا برای انسان این را در نظر گرفته بود که با او مشارکت داشته باشد و به شباهت او در آید و حیات جاودانی داشته باشد و با تمام وجود خدا و دیگران را محبت کند. اما انسان در این مسیر حرکت نکرد وزندگی او با معیار الهی در مورد داشتن یک زندگی مبتنی بر اطاعت از احکام الهی و محبت به دیگران مطابقت ندارد. در واقع کتاب مقدس گناه را در ارتباط با شخصیت مقدس خدا و کاملیت او و معیارهای اخلاقی که او تعیین کرده تعریف میکند وبر اساس این تعریف همه انسانها در همه زمانها و همه فرهنگها از آن ملاک و استاندارد الهی قصور کرده اند و گناهکار محسوب میشوند و نیاز به نجات دارند (اول پادشاهان 46:8 ؛ عزرا 15:9 ؛ مزمور 2:143 ؛ رومیان 23:3).

شاید انسانهای نیکوکار بسیاری وجود داشته باشند که با مقایسه خودشان با دیگران خود را گناهکار ندانند اما کتاب مقدس در تعریف گناه ،ملاک شخصیت کامل خدا و معیارهایی را که او معین کرده در نظر میگیرد و از این دیدگاه همه گناهکار محصوب میشوند.

۱۳۸۸ خرداد ۱۸, دوشنبه

فرزند خواندگی


پس از تولد تازه ، خدا ما را به عنوان فرزندان خود میپذیرد و ما را از همه مزایا و امتیازات فرزند خدا بودن برخوردار میسازد. کلام خدا میگوید همه کسانی که به مسیح ایمان می آورند قدرت می یابند تا فرزند خدا گردند (یوحنا 12:1).
فرزند خدا بودن بدین معناست که خدا ما را به فرزندی خود پذیرفته است و دیگرعضوی از خانواده الهی هستیم (افسسیان 2:19 ؛ 3: 14-15). فرزند خواندگی همچنین بدین معناست که خدا روح پسر خود را به ما بخشیده است که توسط آن خدا را پسر خوانیم (غلاطیان 6:4). بنابراین دیگر غلام و برده نیستیم ،که باز ترسان باشیم بلکه پسران هستیم (رومیان 15:8 ؛ غلاطیان 7:4). پسر خواندگی همچنین بدین معناست که ما ورثه خدا و هم ارث با مسیح هستیم و روزی در جلال او شریک خواهیم شد (رومیان 17:8) و در حال حاظر روح القدس بیعانه میراثی است که روزی به شکل کامل به ما خواهد رسید (افسسیان 1: 14-13). یکی دیگر از مزایای فرزند خواندگی این است که از روح خدا هدایت شویم (رومیان 14:8). در وافع خدا از ازل ایمانداران را خوانده است تا به صورت پسرش متشکل شوند و او در خا نواده الهی نخست زاده از برادران بسیار باشد (رومیان 29:8).
در عین حال فرزند خواندگی بدین معناست که خدا فرزندان خود را که دوستشان دارد، توبیخ و تادیب نیز میکند تا کامل شده و شریک قدوسیت او گردند (عبرانیان 10:12).

۱۳۸۸ خرداد ۹, شنبه

نجات و رستگاری


پیام خوش کتاب مقدس این است که خدا هر آنچه را که برای نجات انسان لازم بود انجام داده است و انسان فقط با ایمان آوردن یعنی با پذیرش عملی که خدا برای او انجام داده است ،میتواند از این نجات برخوردار شود.
در واقع کتاب مقدس به ما میگوید که این خدا بود که برای نجات ورستگاری انسان از وضعیت فلاکت باری که در آن بود پیشقدم شد و تدارک لازم را دید و ایمان انسان واکنشی در برابر عمل پیشقدمانه خدا برای نجات اوست.همچنین کتاب مقدس به ما میگوید که این نجاتی که خدا برای انسان تدارک داده است مستقیما به زندگی ،تعالیم ، مرگ و رستاخیز عیسی مسیح مرتبط است و عیسی مسیح نه فقط نقطه اوج مکشوف شدن خدا به انسان بلکه همچنین نقطه اوج عمل نجات بخش خدا نیز هست. در واقع آنچه که در زندگی عیسی مسیح اتفاق افتاده اهمیتی محوری برای نجات همه انسانها دارد و ما با پذیرش نجاتی که خدا در مسیح برای ما تدارک دیده است، نجات و رستگاری را در این جهان و نیز در جهان آینده تجربه میکنیم.

۱۳۸۸ خرداد ۸, جمعه

معجزه توبه و تولد تازه

توبه به معنای پذیرش گناهان خود و اعتراف آنها به خدا و درک رهائی یافتن از شرایطی است که گناه و عواقب آن برای فرد به وجود آورده است. توبه همچنین به معنای ترک کردن طریق های نادرست و تصمیم به تغییر طرز فکر، احساسات وطریق زندگی است.
کلام خدا تعلیم میدهد که روح القدس انسانها را متوجه میسازد که گناهکارند (یوحنا 8:16) و آنها را به سوی توبه و ایمان آوردن سوق میدهد.
پس از توبه و ایمان آوردن شخص ،روح القدس حیاتی تازه و نوین به فرد میبخشد (تیطس 5:3). و گویی او از نو متولد میشود و وارد ملکوت خدا میشود (یوحنا 3:3 ؛ اول پطرس 13:1) و از خدا تولد میابد (یوحنا 13:1). در واقع شخصی که قبلا در خطایا و گناهان خود مرده بود در مسیح زنده میشود و صاحب طبیعت تازه ای میشود که در پی خشنود ساختن خداست و از گناه کردن گریزان است زیرا "انسانیت کهنه ما با او مصلوب شد تا جسد گناه معدوم گشته ،دیگر گناه را بندگی نکنیم" (رومیان 6:6)

۱۳۸۸ خرداد ۶, چهارشنبه

مفهوم صلیب عیسی مسیح چیست ؟

تجسم عیسی مسیح یعنی ورود او به جهان و سپس مرگ او بر صلیب و رستاخیزش از مردگان ، نقطه اوج کار نجاتبخش خدا در تاریخ محسوب میگردد.

کلام خدا تعلیم میدهد که مسیح آن قربانی کاملی بود که برای کفاره گناهان همه انسانها جانش را بر صلیب قربانی ساخت. (رومیان 8:5 ؛ غلاطیان4:1) برای درک بهتر کاری که مسیح برای ما بر صلیب انجام داد بهتر است در مورد چند مفهوم کلیدی در کلام خدا توضیح بیشتری بدهیم.


1- مفهوم نخست مفهوم کفاره است. کتاب مقدس تعلیم میدهد که همه انسانها گناه کرده اند (رومیان 23:3). نتیجه گناه نیز موت و هلاکت و جدایی از خداست و کسی که مرتکب گناهی شده باید داوری الهی را در مورد گناه خود متحمل شود.
در عهد عتیق خدا قربانی های حیوانات را مقرر کرده بود که با ریختن خون آنها گناهان فرد آمرزیده شود. اما تمام این قربانیهای عهد عتیق سایه ای از آن قربانی کاملی بود که روزی باید ظاهر میشد و یکبار برای همیشه باید گناهان انسانها را کفاره میکرد (عبرانیان 10: 4-1 ،14)، معنی لغوی واژه کفاره به معنی پوشانیدن است.

بدین معنی که هنگامی که خون قربانی به جای گناهان فردی ریخته میشود، این خون گناهان فرد را میپوشاند تا غضب الهی بر فرد نیاید. عیسی مسیح آن بره بی عیب است که خداوند آن را مهیا نمود تا به جهت گناهان ما قربانی شود و ما را از غضب الهی که بر گناه نازل میشود رهایی یانیم.

--------------------------------------
2- مفهوم دیگری که در نجات مسیح اهمیت دارد مفهوم مرگ نیابتی مسیح است.
مفهوم مرگ نیابتی مسیح این است که مسیح به خاطر ما و به جای ما بر صلیب جان خود را داد. یعنی به خاطر گناهانی که مرتکب شده بودیم باید تحت غضب و داوری الهی قرار میگرفتیم اما مسیح این داوری و غضب را بر خود گرفت تا ما در حضور خدای عادل ، بیگناه شویم و بتوانیم به او نزدیک شویم. پس او به نیابت از ما وبه جای ما ،جان خود را قربانی کرد (اشعیا 6:53 ؛ اول پطرس 18:3).

--------------------------------------
3- یکی دیگر از مفاهیم مهم در نجات مسیحی که نتیجه کار مسیح بر صلیب است مفهوم مصالحه یا صلح کردن با خداست.
کلام خدا تعلیم میدهد که ما به خاطر ارتکاب به گناهانمان وزیر پا گذاشتن احکام الهی و عصیان علیه خدا دشمن خدا محسوب میشدیم اما به وساطت مرگ مسیح بر صلیب و برداشته شدن گناهانمان از سوی او ، خدا با ما صلح کرد و به جای دشمنی بین خدا و ما اکنون صلح برقرار است (رومیان5: 10-11 ).

کلام خدا همچنین به ما میگوید که خدا در مسیح بود و جهان را با خود مصالحه میداد و خطایای انسانها را به ایشان محسوب نداشت (دوم قرنتیان 5: 18-21). بنابر این پس از مرگ مسیح بر صلیب ، دشمنی بین انسان و خدا برداشته شده و به جای آن صلح بر قرار گشته است. در واقع صلیب مسیح نشانه پایان یافتن دشمنی و خصومت بین خدا و انسان است.
موضوع مهمتر اینکه برای ایجاد این مصالحه این خداست که قدم نخست را بر میدارد و ما فقط با پذیرش کاری که او برای ما انجام داده است از ثمرات این مصالحه برخوردار میشویم.

درباره من

عکس من
من یک گناهکار بودم که با شنیدن خبر خوش نجات عیسی مسیح زندگی و حیات دوباره یافتم و خداوند ،عیسی مسیح را شکر میکنم که خون پاکش را کفاره ای برای گناهان ما نمود تا هر که به او ایمان بیاورد هلاک نگردد بلکه حیات جاوید یابد.